بـازیها، تـو را از خداوندگاری انسانیت پایین میکشند و ذهنت را به صحنهای پر از جنـگ و سـتیز تبدیل خواهند کرد که بعید میدانم جان سالم به در ببری؛ کوبه های وحشتناکی بـر سر صمیمیت و روابط دوستانه خواهد خورد. بعضی ها اصرار در اجـرای بـازی هـا دارند، در روابط اجتماعی به دنبال همـدلی و صـمیمیت هـستیم، امـا بـه آن نمـی رسـیم؛ نمیدانیم که ناهوشیارانه اسیر بازیهای روانی بد شـدهایـم؛ رفتـار مـا هـزار حـرف و حدیث دارد. در پشت نگاهمان پنهان میشویم؛ حرفهایی میزنیم که از جنس راستی و درستی نیست. هر فرد مشکلداری در پشت مجموعه ای از بازیهای روانـی، پنهـان است. هر بازی، خاطره ای بدی را می سازد و یا میتواند نطق هر رابطهای را کور کنـد، اما پایان هر بازی روانی میتواند از قتل، دادگاه و مشاجرات پیدرپی سر در بیاورد . به خودمان فکر کنیم، چند درصد از رفتارهای ما آلوده بازیهای روانی خفیـف و شدید است؟ چه افرادی را سر چشمه بردهایم و تـشنه برگردانـدهایـم و بعـد بـه خودمان، آفرین هم گفته ایم؟ خیلی از زن و شوهرها ناآگاهانه اسیر بازیهای روانی گوناگون میشوند. مرد یا زن، به مرور زمان استاد ناخودآگاه بازیهـا و نیرنـگهـا میشوند. سالهای متمادی است حرف و سخن مـیگوینـ ،د امـا بـه دروغ و دروغ...