درباره کتاب
«در سیزدهم سپتامبر، دقیقا از نیمهشب تا طلوع آفتاب، جعبهی مشاورهی خواربارفروشیِ نامیا فقط برای یک شب باز میشود.»
شبی سه جوان خلافکار، بعد از آخرین دزدیشان، در خواربارفروشی متروکهای مخفی میشوند. در کمال تعجب، نامهی مرموزی از دریچهی پستِ روی کرکره به داخل مغازه میافتد، درحالیکه هیچکس بیرون مغازه نیست. نویسندهی نامه درخواست عجیبی دارد؛ او دغدغهای دارد و از آنها توصیه میخواهد. این درخواست بهظاهر ساده در این مغازهی غیرمعمولی باعث میشود این سه پسر ماجراجویی اسرارآمیزی را آغاز کنند. نامههای آنها فراتر از زمان و مکان میروند، به دست آدمهای مختلف میرسند، پرده از راز نامیا برمیدارند و مسبب معجزههای بسیاری در زندگی افرادی میشوند که بهظاهر به هم نامرتبطاند اما سرنوشتشان به یکدیگر گره خورده است.