دو خواهر به نام های آئویی و آکانه پدر و مادرشان را در یک تصادف از دست می دهند و خواهر بزرگتر، آکانه مجبور می شود تمام آرزوها و رویاهایش درباره موسیقی و رفتن به توکیو همراه با شینوسکه را کنار بگذارد و از خواهر کوچکش مراقبت کند. اکنون سیزده سال از این ماجراها می گذرد و آئویی تبدیل به یک نوازنده گیتار شده است. یک روز آئویی برای تمرین گیتار به اتاق تمرین قدیمیِ موسیقیِ خواهرش و شینوسکه می رود و با شخص عجیبی مواجه می شود...