تاسی آبغوره گرفته! آخه باید ساندویچ آرامش درست کند و اصلاً بلد نیست. دینگ! دینگ! فلورِستان با کشتیِ عجیبش از راه میرسد. جویندگان جسور به موزه میروند. آنجا دردسر پشت دردسر جلوی پایشان سبز میشود. وای، سایههای دردسرساز! آنها همهجا را به هم میریزند، حتی استخوان دایناسور را هم قایم میکنند. جویندگان جسور حسابی از دست سایههای دردسرساز عصبانی میشوند. آنها باید با شگردِ خشم پَران، بدون خشم و عصبانیت اوضاع را مرتب کنند. فلورستان به جویندگان جسور کمک میکند تا علائم خشم و عصبانیت را بشناسند، آن را کنترل کنند و بهتر تصمیم بگیرند. تازه، یک ساندویچ آرامشِ خوشمزه هم نوش جان کنند.