الکسیا خیلی دلخور است که نمی تواند عضو تیم بسکتبال شود. تاسی هم بلد نیست کلمههای سخت را درست ادا کند. جویندگان جسور دنبال چارهای میگردند تا مشکلات خود را حل کنند. ناگهان تق تق! تق تق! یکی یواشیواش نوک میزند به شیشهی پنجره. آخجان، فلورِستان! یک ماجراجویی تازه! آنها باید به قطب جنوب سفر کنند و مسافرهای گمشده را نجات بدهند. فلورستان جعبهی گنج عجیبی به جویندگان میدهد. آنها میخواهند سر دربیاورند توی جعبه چه خبر است. فلورستان به جویندگان جسور کمک میکند تا توانمندیها و استعدادهای خودشان را بشناسند. بچهها عزتنفس خود را تقویت میکنند تا بهتر بتوانند مشکلات را حل کنند.