باران که شُرشُر میبارد، فلورِستان پیدا میشود. ایندفعه جویندگان جسور قرار است به بازار محلهشان بروند. آخجان، یک مهمانی باشکوه! بچهها میخواهند آنجا یک غذای خاص درست کنند، آنهم با شعر و ترانه، لطیفه، لبخند، معما، رنگ و عطر! جناب بادامزمینی میزبان است و مشخص میکند هرکس توی کدام گروه باشد. ایده دارم خیلی عالی! جای شما خالی! بچهها یک عالمه فکر جالب دارند. آنها زودی دست بهکار میشوند و فهرست غذای شادی معرکهای آماده میکنند. فلورستان به جویندگان جسور کمک میکند تا مثبت فکر کنند و شاد باشند. این جوری بچهها بهتر میتوانند با صبر و حوصله دنبال راهحل بگردند و از پسِ سختیها بربیایند.