درباره کتاب:
لحظههای آشنایی که کنترل امور از دستمان درمیرود، که دچار اضطراب و پریشانی میشویم، که ترس ازدستدادنِ داشتههایمان همهی وجودمان را میگیرد، بهترین راهی که میتوانیم پیش بگیریم چیست؟
پاسخ پما چودرون در وقتی همهچیز از هم میپاشد احتمالا برخلاف انتظارات و توصیههایی است که شنیدهاید. چودرون با آموزههایی که از بودیسم الهام گرفته و، با زبانی صریح و تجربیات شخصی خود، به ما میگوید که ارتباط برقرار کردن با این موقعیتهای ترسناک و دشوار میتواند بهگونهای که هرگز انتظارش را نداشتیم قلبمان را شکوفا کند و از ما شخصیتی متفاوت بسازد. او، با بهرهگرفتن از داستانها و مثالهای خود، راهکارهایی را به ما توصیه میکند که بتوانیم از دشواری و فشار لحظات زندگی برای شناخت بهتر خود و تغییر کلیشههای ذهنی استفاده کنیم. از نگاه او، ما در وجود خود استعدادی ذاتی برای شادزیستن داریم که معمولا از دیدن آن غافل میشویم و در مقابل، رنج تنها رویکردی است که میتواند بهصورت ماندگار به ما کمک کند: اینکه بهجای بستن چشمها بر موقعیت پیش رو یا گریختن از رنج، با صمیمیت و کنجکاوی، به سمتش حرکت کنیم.
چودرون در این کتاب راهکارها و دستورالعملهای سادهای را به ما معرفی میکند که میتوانیم در هر زمان و مکان و بدون دشواری به کار گیریم، راهکارها و دستورالعملهایی که معتقد است میتوانند نگاهمان به رنج، سختی و ترس را بهکلی دگرگون کنند، ما را به خودمان بهتر بشناسانند و در موقعیتهای دشوار زندگی به ما آرامش و انگیزهی بیشتری بدهند.
وقتی همهچیز از هم میپاشد کتابی است برای هرکسی که خود را گرفتار رنج میبیند و مشتاق است، به روشی متفاوت از آنچه تاکنون پیش گرفته، با آن روبهرو شود.