درباره کتاب
ساعت سه نیمه شب پژمان با صدای آواز پدربزرگش بیدار میشود. در برج بنفش همه دیوانه شدهاند ولی هیچکس نمیداند چرا این اتفاق افتاده. پژمان که نگران دستیارش است، تحقیقاتش را شروع میکند و میفهمد همهچیز به یک کارخانه ربط دارد... در سومین جلد، ماجرا به مدرسه کشیده میشود: لباس ورزشی یکی از دانشآموزان، صبح روز مسابقه، پر از لکههای عجیب و خالخالی میشود. چه کسی این کار را کرده؟ و چرا؟ پژمان با پرسوجوهای هوشمندانهاش، سرنخهایی کوچک اما مهم پیدا میکند. این پرونده، بیش از آنکه دربارهی خرابکاری باشد، دربارهی «احساسات پنهان» و «دوستیهای نیمبند» است؛ و لاله زارع با طنزی لطیف و نگاهی انسانی، راز سادهای را با مهارت گرهگشایی میکند.