کتاب آیین دوستیابی، لحن روان و قابلفهمی دارد. این لحن ساده، خواندن کتاب را جذاب و لذت بخش میکند.
دیل کارنگی کتاب را بدون هیچ مقدمهای آغاز میکند. او در ابتدا داستانها و روایتهای کوتاه از افراد مشهور مثل آلکاپون و توگن کرولی2، خلافکاران مشهور آمریکایی، میآورد و از این روایتها نتیجه میگیرد که انسان ها هرگز نباید خودشان را مقصر بدانند؛ درنتیجه هرگز اجازه ندارند از کسی انتقاد کنند. دیل کارنگی دربارهی انتقاد میگوید: « انتقاد عمل خطرناکی است، چون غرورِ با ارزش فرد انتقاد شونده را جریحهدار میکند و در نتیجه دلخوری پدید میآورد.»
دیل کارنگی که بیشتر از ده سال، زندگی ابراهام لینکن، رئیس جمهور آمریکا، را برای کتاب دیگرش به نام «لینکن ناشناخته» مطالعه کرده بود. در آغاز کتابش داستانی از زندگی لینکن تعریف میکند. این داستان به خواننده نشان میدهد که انسانهای بزرگ هم در مواقع عصبانیت تصمیم نمیگیرند، و اجازه میدهند حداقل بیست و چهارساعت از آن اتفاق بگذرد تا خشمشان فروکش کند. اگرچه این کار، در برخی موارد بسیار سخت است، اما افراد بزرگ باید به این توانایی دست یابند. توماس کارلایل میگوید:« عظمت مردان بزرگ از طرز رفتارشان با افراد زیردست معلوم میشود.»