در جهانی که هر روز در حال تغییر است و هیچ چیز قابل پیشبینی نیست، باور دارم نداشتنِ احساس خوب، کاملاً طبیعی است. عیبی ندارد اگر حالمان خوب نباشد. حقیقت این است که اگر گاهی غرقِ بلاتکلیفی و نگرانی و خستگی و التهاب نشوید، شاید واقعاً نمیدانید در دنیا چه خبر است. ما دلایلی حقیقی برای دلسردشدن داریم. زمانی که هیچچیز دیگر به نظرمان استوار و مستحکم نمیرسد، ضروری است ماهیت متنوع و متغیرِ احساساتِ خود را تصدیق کنیم، اما تصدیقِ جنبهی تیرهی احساسات تنها شروعِ راه است. نباید کار را همانجا خاتمه دهیم. پس اگر چالشِ اولمان این باشد که به خود اجازه دهیم هرگونه آشفتگی ذهنی را صادقانه و بیپرده تجربه کنیم، و احساسات منفی را در زندگی خود به رسمیت بشناسیم، مرحلهی بعدی تصمیمگیری در این مورد است که با این شناخت چه کنیم و چطور آن را به چیزی سازنده و سلامتبخش تبدیل کنیم؟ کتابِ کمحجمِ برترِ سالِ 2020 از الیف شافاک نویسندهی منتخبِ جایزهی بوکر عصرِ ما، عصرِ اضطراب است. یک اضطراب همگانی واگیردار که مثل ویروس در همهی دنیا پخش شده است. رویدادهایِ اطرافمان، بیعدالتیها، دردها و بحرانها مثل هوایی هستند که باید تنفسش کنیم. حالا در این وضعیت بغرنج، چگونه میتوانیم چراغ امید و اعتماد را روشن نگه داریم؟ چگونه میتوانیم در این عصرِ تفرقه، عاقل بمانیم؟ الیف شافاک، در این نطقِ قدرتمند و تعالیبخش در بابِ خوشبینیِ آگاهانه، با کمکگرفتن از خاطراتِ خود و قدرتِی که در قصهها مییابد، ما را به هم نزدیک میکند. او مثل کسی که در یک شب سرد زمستانی آتشی روشن کرده و دیگران را به نشستن دور آن دعوت میکند، کتابی نوشته که با خواندن آن درمییابیم ایمان و آیندهی بهتر در گرو چیزهایی است که نباید آنها را فراموش کنیم؛ چیزهایی مثل خردمندی، تفکر، مهربانی و باهم بودن.