در قرن هجدهم، وقتی داستان با وحشت و وهم، با راز و ابهام، مرگ و نفرین، موجودات غیرطبیعی و قوانین فراواقعی در آمیخت، گونهای ادبی متولد شد با عنوان گوتیک. ادبیات گوتیک پر است از پدیده غیرعادی، از تصور و خیال؛ گاه موجودات عجیب و غریب درش دلبری میکنند و دل میبازند، گاه ادمهای عادی پا از دنیای معقول و معمولیشان فراتر میگذارند. بنابراین در آثار گوتیک در عین حال که تاکید در احساسات است، وجه لذتبخش ترس نیز چاشنی روایت میشود. چنین است که داستانها و رمانهای این گونه ادبی، از قلعه اوترانتو و دارکولا و فرانکنشتاین گرفته تا سرود کریسمس و شبح اپرا، بارها و بارها تلخیص شدهاند، روایتها و قرائتهای متعدد دارند، به زبانهای بسیار ترجمه شدهاند و اقتباسهای سینمایی موفقی از آنها ارائه شده است.