درباره کتاب
زنانی را در کشورم دیدم که همراه با کودکانشان از کنار دیوارها با شتاب عبور میکردند.
زنان برقعپوشی که درست مثل خورشید در پس ابر ماندهاند، دوست داشتم بدانم در این سی سال، در مسیر تندباد سرنوشت افغانستان چه بر آنها گذشته است. همانجا بود که تصمیم گرفتم داستانی دربارهی زنان سرزمینام بنویسم، خورشیدهای تابانی که در پس برقعها پنهان هستند.
من در بادبادک باز داستان پدران و پسران افغانستان را نوشتم و هزار خورشید ادای دینی به زنان سرزمینام است.
«خالد حسینی»