فالن با بن آشنا می شود، با رمان نویسی بلند پرواز درست یک روز قبل از نقل مکانش به آن سوی کشور.کشش آنی میان آن دو وادارشان می کند آخرین روز فالن در لس آنجلس را کنار هم بگذرانند و زندگی پر فراز و نشیب فالن سر چشمه الهی می شود که بن همیشه به دنبالش بوده . فالن و بن لابه لای روابط متعدد و رنج های زندگی مجزایشان هر سال در همان تاریخ یکدیگر را ملاقات می کنند. تا اینکه روزی فالن شک می کند آیا بن حقیقت را به او گفته یا داستانی بی نقص و ساختگی سر هم کرده ، تا در نهایت تمام ماجرا دستخوش تغییری غیر منتظره شود.آیا رابطه بن با فالن و همین طور رمانش حتی اگر به دلشکستگی ختم شود داستانی عاشقانه محسوب می شود.